اقتباس از یک رمان، با در اختیار داشتن همه نوع اختیار و آزادی در 300صفحه ، کار ساده ای بهنظر می آید، اما ممکن است ماهیت آن را تحتتأثیر قرار دهد. شخصیت اصلی را میتوانید خلاصه کنید و نقطه اوج ماجرا را در یک صحنه بسیار کوتاه نشان دهید؛ با استفاده از صدای ارکستر یا حتی یک فلوت ساده میتوانید بسیاری چیزها را جا بیاندازید و احساسات تماشاگرانتان را به سویی که میخواهید هدایت کنید؛ حتی می توانید از سر و ته هر جای داستان که خواستید، بزنید.
باید تلاش کنید تا بسیاری از این تکنیکها و روشها با صحنه تئاتر سازگار شوند. در این کار مهارت، نظم، ابتکار و البته هوش لازم است، در عین حال ممکن است زمین بخورید. اقتباس از کتاب برای تئاتر، نیازمند سازگاریهایی دقیق است.
اما چگونه یک رمان باید برای اجرا روی صحنه آماده شود؟ اولین مسئله، حفظ امانت در ذات داستان است. در این جا امانت داری به نوعی ذکاوت در بازبینی و ادراک هر گونه نقطه نظر و دیدگاه موجود در داستان مربوط میشود. اگر این مسئله ساده انگاشته شود، ممکن است حین اقتباس، داستان از پایه دچار ضعف، تحریف، خرابی و یا واژگونی شود.
باید به یاد داشت که فقط قصه های قوی را می توان در فرم نمایش جای داد. تنها شخصیت های واضح و وقایع مهیج هستند که همیشه تماشاگرانی را که باید، جذب می کنند ، چه پیر و چه جوان. پس لازم است تئاتر برای یافتن چنین داستان هایی سراسر سرزمین ادبیات را واقعاً بکاود.
اما برای اقتباس یک اثر، داستان باید نسبت به قوانینی که روی کاغذ حاکم است، شرایط متفاوتی را بهعنوان یک نمایش دربرگیرد. در این موقعیت آن چه بیش از همه اهمیت دارد تلاش و ذکاوتی است که در وهله اول، نمایشنامه نویس و در وهله دوم کارگردان نمایش، باید در ادراک نکات داستان اصلی و بازبینی آنها در فرم نمایش به کار گیرند. بنابراین مطابقت نظرات این دو نفر است که در ارائه دقیق داستان نقشی کلیدی ایفا می کند.
بدیهی است که برای تماشای یک نمایش اقتباس شده نسبت به خواندن کتاب داستان مبنای آن، به زمان بسیار کمتری نیاز داریم: شخصیتها، ترکیب و نقشها، کوتاه شده، طرح کلی داستان، واچیده و از نو ریخته شده، و نیازمند نوع دیگری روایت است.
بنابراین استفاده از نظر نویسنده اصلی داستان ـ درصورت امکان و لزوم ـ نیز می تواند مانع از هر اشتباهی ـ هرچند ناچیز ـ در اقتباس و بالطبع در اجرای نمایش محصول شود.
NationalTheatre.org